رسانه‌های جریان اصلی (Mainstream Media یا MSM)

رسانه‌های جریان اصلی یا MSM به رسانه‌هایی گفته میشه که نفوذ گسترده‌ای در شکل‌دهی به افکار عمومی و گفتمان‌های اجتماعی دارن. این رسانه‌ها شامل شبکه‌های تلویزیونی، روزنامه‌ها، و پلتفرم‌های خبری آنلاین می‌شن که مخاطبان زیادی را در سراسر جهان جذب می‌کنن. لازم به گفتن نیست که وبلاگ من، جزو رسانه های جریان اصلی به شمار نمیره! 😆

 

ویژگی‌های رسانه‌های جریان اصلی

 
 رسانه های جریان اصلی چند ویژگی مشترک دارن:
  1. دسترسی گسترده: این رسانه‌ها از طریق تلویزیون، رادیو و اینترنت به تعداد زیادی از مخاطبان دسترسی دارن.
  2. پشتیبانی مالی قوی: اغلب توسط شرکت‌های بزرگ یا درآمد تبلیغاتی، تأمین مالی می‌شن.
  3. استانداردهای حرفه‌ای: شامل روش‌های روزنامه‌نگاری حرفه‌ای، مانند بررسی حقایق و نظارت سردبیری.
  4.  نفوذ سیاسی و اجتماعی: نقش کلیدی در شکل‌دهی به بحث‌های عمومی و تعیین روایت‌های خبری.

نمونه‌های معروف رسانه های جریان اصلی


سی ان ان، نیویورک تایمز، واشنگتن پست، بی بی سی، گاردین، تایمز، الجزیره، رویترز و آسوشیتد پرس، از معروفترین رسانه های موسوم به جریان اصلی هستند.
 
فاکس نیوز رو هم خیلی ها جزو رسانه های جریان اصلی فلمداد میکنند، ولی بسیاری افراد که گاهی شامل خود کارکنان فاکس نیوز هم میشن، اون رو یک رسانه جریان اصلی نمیدونن. اگر چه همگی ویژگی هایی که در قسمت قبلی بیان کردم رو داره. در ادامه مطلب، عنوان خواهم کرد که سیاستهای کلی رسانه های جریان اصلی دارای اشتراکاتی هستند که باعث میشه رسانه ای مثل فاکس نیوز رو نتونیم ۱۰۰ درصد در دسته بندی جریان اصلی قرار بدیم. همین موضوع در مورد ایران اینترنشنال هم صادقه.

از رسانه های غیر جریان اصلی، موسوم به رسانه های مستقل یا جایگزین (Alternative / Independent Media)، میتونم به بریت بارت نیوز و نیوز مکس اشاره کنم (هر دو متعلق به جریان راست).


انتقادها به رسانه های جریان اصلی

 
این گمانه در بسیاری از مردم به وجود اومده که رسانه های جریان اصلی، در بعضی زمینه ها، از دستور کار (agenda) های سیاسی یا تجاری خاصی حمایت میکنن. حمایت از دستورکارهای سیاسی خاص میتونه به دلیل پشتیبانی از یک حزب به خصوص صورت بگیره با این امید که به قدرت برسه و یا اگه در قدرت هست، همچنان در قدرت باقی بمونه. حمایت از دستورکارهای تجاری خاص میتونه به دلیل نفوذ اسپانسرهای تبلیغاتی و حامیان مالی رسانه صورت بگیره.
 
در هر حال، با توجه به اینکه این رسانه ها، امکانات وسیع مالی در اختیارشونه و به میلیونها و در مورد بعضی ها شون به صدها میلیون مخاطب دسترسی دارن، اگر چنانچه بخوان که افکار عمومی رو در جهت خاصی شکل دهی کنن، دست و بالشون کاملا بازه. به عنوان مثال، این رسانه ها میتونن اطلاعات رو به صورتی حرفه ای سانسور کنن و یا میتونن اطلاعات گمراه کننده به خورد مخاطبانشون بدن. 
 
به عنوان مثال، اخیراً روزنامه نیویورک تایمز عکسی از یک کودک ۱۸ ماهه در غزه به نام محمد رو در صفحه اول خود منتشر کرد که بیانگر این بود که این کودک به شدت دچار گرسنگی و سوءتغذیه شده بود. 

 
عکس کودک غزه ای
عکسی که نیویورک تایمز منتشرکرد.

 خیلی زود، این عکس به نمادی از بحران گرسنگی در غزه تبدیل شد و توجه جهانی رو به خودش جلب کرد. تصاویر محمد در رسانه‌هایی چون اسکای نیوز، گاردین، دیلی میل و تایمز لندن نیز با عناوینی مشابه منتشر شد. 
 
 
عکس کودک غزه که دیلی میل منتشر کرد
تصویری که دیلی میل منتشر کرد.

 
عکس مزبور، از چشمان تیزبین سردار گازانبری، «دکتور» قالیباف دور نموند و ایشان هم همین عکس رو در کنفرانس روسای مجالس جهان در ژنو به عنوان علی اصغر قرن ۲۱ بالای سر برد تا فریاد مظلومیت غزه این بار از گلوی سردار گازانبری بیرون بیاد! 
 
 
قالیباف عکس کودک فلسطینی را بالای سر برد
سردار گازانبری از مشاهده عکس نیویورک تایمز متاثر شد و در اولین فرصت، مظلومیت غزه رو فریاد زد!
 
 
عکس کودک واقعی بود ولی فقط یه اشکال کوچولو وجود داشت. 😜 خیلی زود معلوم شد روایت نیویورک تایمز دروغین بوده و این کودک به دلیل بیماری زمینه ای به این فرم ناراحت کننده در اومده بود و نه به دلیل «گرسنگی دادن به اهالی غزه». نیویورک تایمز چاره ای نداشت جز اینکه داستانش رو تصحیح کنه:
 
 


اوکی! اشتباهی کرد و بعد هم تصحیحش کرد. اما... اما، نیویورک تایمز این تصحیح را به مقاله آنلاین مربوط به عکس اضافه کرد و اون  رو تنها در حساب روابط عمومی‌اش در شبکه ایکس منتشر کرد و نه در حساب اصلیش که ۵۵ میلیون دنبال‌کننده دارد. واقعا باید بهش گفت: خسته نباشی، دلاور!😆

(توی پرانتز بگم جمهوری اسلامی و گروههای طرفدار غزه از بابت همین تصحیح الکی نیویورک تایمز هم خیلی ناراحت و مدعی شدن نیویورک تایمز دروغ میگه که گزارشش اشتباه بوده. خیلی هم درست بوده!😅)

البته موارد اینچنینی بیش از یکی و دو تاست. من قبلا به ماجرای گنگ ام اس - ۱۳ در اینجا اشاره کردم. به زودی مطلبی جداگانه درباره اش خواهم نوشت.
 
 

برخی مواردی که رسانه های جریان اصلی جهت گیری دارن و بی طرف نیستن


مواردی هست که تقریبا تمام رسانه های موسوم به جریان اصلی، کم و بیش یک نگرش خاص رو ترویج میکنن و دیدگاههای مخالف رو چندان بازتاب نمیدن یا اصلا بازتاب نمیدن. برخی از اینها رو در پایین فهرست وار ببینید:

  • ترامپ: بد، بد، بد!
  •  اسلام: خوب، خوب، خوب! اسلام دین گوگولی-مگولی ای هست و هر سیاستمداری که بخواد با تروریسم اسلامی مبارزه کنه، «اسلام هراس»ه.
  •  گرمایش زمین: فقط یک نظریه درسته و اون اینکه زمین داره گرم و گرم تر میشه. مهم نیست دانشمندانی هم هستن که با این نظریه مخالفن. از دید این رسانه ها، اونا بیسوادن!
  • واکسن کرونا: واکسن مطلقا خوبه و کسانی که واکسن نزدن، ضد علم و ابله هستن. مهم نیست بعضی هاشون پزشک یا متخصص بیولوژی هستن.
  • فمنیسم افراطی: پوشش فراگیر و تقریبا همه روزه جنبش «می تو» بدون اشاره به مرد ستیزی برخی از فمنیستهای افراطی و جالبتر از اون، بدون اشاره به تبعیض سیستماتیک علیه زنان در جمهوری اسلامی. البته بعد از قیام مهسا، وضعیت مقداری تغییر کرد.
  • نتانیاهو: بد، بد، بد!
  • مهاجرت: خوب، خوب، خوب! هر سیاستمداری که بخواد جلوی مهاجرت بی رویه وایسه، «خارجی ستیزه». 
 

سخن پایانی

رسانه‌های جریان اصلی به خاطر پول و نفوذ زیاد، همیشه بیشترین اثر رو روی افکار عمومی دارن. اما همین موضوع باعث میشه بعضی وقت‌ها شیطنت کنن. از اون طرف، رسانه‌های غیرجریان اصلی سعی می‌کنن روایت‌های متفاوتی بدن، ولی اونا هم همیشه بی‌اشکال نیستن. به قول معروف، رسانه «علیه السلام» وجود نداره! یک کار خوب که میشه کرد، اینه که ما فقط به یک منبع اعتماد نکنیم، خبرها رو مقایسه کنیم و خودمون دنبال حقیقت بگردیم.