گفتگو بین «مرتضی» و «جان» (طنز) - قسمت دوم
ساختار رژیم جمهوری اسلامی، واقعاً مسخره، عجیب و منحصر به فرده.
گاهی وقتها که میخواهیم برای دوستان خارجی این ساختار شتر-گاو-پلنگ و عجایبش رو توضیح بدیم، مغزشون سوت میکشه و گیج میشن…
آخرش هم هیچی نمی فهمند... ول میکنن و میرن! 😅
این، قسمت دوم یک گفتگوی خیالی است که با کمک چت جی پی تی ساخته شده. (قسمت اول)
جان برمیگردد ...
جان: خب، حالا ارتش ایران چی؟ ایران، ارتش داره؟
مرتضی: ایران دو تا ارتش داره: یکی رسمی و حرفه ای، که تقریباً هیچ کاره است، و دیگری غیررسمی به اسم «سپاه» که همه کاره است، ولی خب فنون نظامیشون ضعیفه و بعضیهاشون حتی نمیتونن درست نقشه بخونن!
جان: یعنی یه ارتش حرفه ای دارید که هیچ کاره است و یه «سپاه» دارید که همه کاره است، ولی بلد نیست بجنگه؟ 😳
مرتضی: درسته! بهش میگیم «استراتژی خلاقانه».😅
جان: خب… وقتی دشمن حمله کنه، چه میکنید؟
مرتضی: مردم دعا میکنن و ارتش غیررسمی ... یا همون «سپاه» … تلاش میکنه!
(جان لحظه ای در فکر فرو رفته و سکوت میکند)
مرتضی: در ضمن، این ارتش که همه کاره است و جنگ کردن هم بلد نیست، مرتبا میگه میخواد اسراییل رو نابود کنه!
جان (با تعجب): چرا میخواد اسراییل را نابود کنه؟ 😵
مرتضی: برای اینکه میخواد فلسطینی ها خوشحال بشن!
جان: ... میخواد اسرائیل رو نابود کنه… چون میخواد مردم فلسطین خوشحال باشن؟ 😳
مرتضی: بله، البته همزمان مردم خودمون گرسنهاند، ولی خب… اولویتها!😄
(جان به سکوتی عمیق فرو میرود، با حالتی که انگار مغزش داره دود میکنه ...)
مرتضی: راستی جان! یه چیز دیگه هم هست که شاید ذهنتو بیشتر منفجر کنه… بانکداری ما!
جان: بانکداری؟ الان من آمادهام که گیج بشم.
مرتضی: خب، ایران یه سیستم بانکی داره که کاملاً جداست از بقیه دنیا. دلیلش هم اینه که بانکداری غربی بر سود و «ربا» بنا شده ولی ربا تو اسلام حرامه.
جان (با ذوق زدگی): چه عالی! یعنی بانکهای شما سود نمی گیرن؟
مرتضی: اولش نمیگرفتند! اما بعد از مدتی متوجه شدند که ... اقتصاد ... بدون سود نمی چرخه…!
جان: یعنی سیستم بانک داری تون شکست خورد؟ 😮😐
مرتضی: داشت شکست میخورد… ولی .. یه مقدار انعطاف به خرج دادن و شروع کردن به گرفتن سود.
جان: صبر کن… یعنی سیستمی ساختید که اولش سود نداشت، بعد گفتید «خب حالا یه کمی سود میگیریم»… 😳
مرتضی: درسته! و حتی الان چندین برابر بیشتر از بانکهای غربی سود میگیرن!
جان: صبر کن… صبر کن ... بذار جمعبندی کنم:
یک نفر، همه کاره است ولی انتخاب نمیشه.
مردم فقط کسانی رو می تونن انتخاب کنند که اون انتخاب کرده.
آب و برق و اتوبوس، قرار بود مجانی باشه، ولی بعدش قیمتهاشون چند برابر شد.
مرتضی: ایران دو تا ارتش داره: یکی رسمی و حرفه ای، که تقریباً هیچ کاره است، و دیگری غیررسمی به اسم «سپاه» که همه کاره است، ولی خب فنون نظامیشون ضعیفه و بعضیهاشون حتی نمیتونن درست نقشه بخونن!
جان: یعنی یه ارتش حرفه ای دارید که هیچ کاره است و یه «سپاه» دارید که همه کاره است، ولی بلد نیست بجنگه؟ 😳
مرتضی: درسته! بهش میگیم «استراتژی خلاقانه».😅
جان: خب… وقتی دشمن حمله کنه، چه میکنید؟
مرتضی: مردم دعا میکنن و ارتش غیررسمی ... یا همون «سپاه» … تلاش میکنه!
(جان لحظه ای در فکر فرو رفته و سکوت میکند)
مرتضی: در ضمن، این ارتش که همه کاره است و جنگ کردن هم بلد نیست، مرتبا میگه میخواد اسراییل رو نابود کنه!
جان (با تعجب): چرا میخواد اسراییل را نابود کنه؟ 😵
مرتضی: برای اینکه میخواد فلسطینی ها خوشحال بشن!
جان: ... میخواد اسرائیل رو نابود کنه… چون میخواد مردم فلسطین خوشحال باشن؟ 😳
مرتضی: بله، البته همزمان مردم خودمون گرسنهاند، ولی خب… اولویتها!😄
(جان به سکوتی عمیق فرو میرود، با حالتی که انگار مغزش داره دود میکنه ...)
مرتضی: راستی جان! یه چیز دیگه هم هست که شاید ذهنتو بیشتر منفجر کنه… بانکداری ما!
جان: بانکداری؟ الان من آمادهام که گیج بشم.
مرتضی: خب، ایران یه سیستم بانکی داره که کاملاً جداست از بقیه دنیا. دلیلش هم اینه که بانکداری غربی بر سود و «ربا» بنا شده ولی ربا تو اسلام حرامه.
جان (با ذوق زدگی): چه عالی! یعنی بانکهای شما سود نمی گیرن؟
مرتضی: اولش نمیگرفتند! اما بعد از مدتی متوجه شدند که ... اقتصاد ... بدون سود نمی چرخه…!
جان: یعنی سیستم بانک داری تون شکست خورد؟ 😮😐
مرتضی: داشت شکست میخورد… ولی .. یه مقدار انعطاف به خرج دادن و شروع کردن به گرفتن سود.
جان: صبر کن… یعنی سیستمی ساختید که اولش سود نداشت، بعد گفتید «خب حالا یه کمی سود میگیریم»… 😳
مرتضی: درسته! و حتی الان چندین برابر بیشتر از بانکهای غربی سود میگیرن!
جان: صبر کن… صبر کن ... بذار جمعبندی کنم:
یک نفر، همه کاره است ولی انتخاب نمیشه.
مردم فقط کسانی رو می تونن انتخاب کنند که اون انتخاب کرده.
آب و برق و اتوبوس، قرار بود مجانی باشه، ولی بعدش قیمتهاشون چند برابر شد.
ارتشها یکی هیچ کاره، دیگری همه کاره ولی
فنون نظامیش ضعیف.
میخواهید اسراییل را نابود کنید تا فلسطینی ها ذوق کنند در حالی که مردم خودتون گرسنه اند.
بانکداری تون قرار بود بدون سود باشه، ولی الان چند برابر سود میگیرن ...
مرتضی: درست متوجه شدی! این جا جمهوری اسلامی ایران است… 😄
جان: …باشه، خداحافظ! مغزم داره دود میکنه، باید برم یه مدت با مغزم تنها باشم.
(جان آرام آرام از کافه بیرون میرود، مغزش تقریباً منفجر شده و مرتضی با لبخند او را نگاه میکند.)
پایان.
میخواهید اسراییل را نابود کنید تا فلسطینی ها ذوق کنند در حالی که مردم خودتون گرسنه اند.
بانکداری تون قرار بود بدون سود باشه، ولی الان چند برابر سود میگیرن ...
مرتضی: درست متوجه شدی! این جا جمهوری اسلامی ایران است… 😄
جان: …باشه، خداحافظ! مغزم داره دود میکنه، باید برم یه مدت با مغزم تنها باشم.
(جان آرام آرام از کافه بیرون میرود، مغزش تقریباً منفجر شده و مرتضی با لبخند او را نگاه میکند.)
پایان.